خدا و گنجشک

ساخت وبلاگ
بهلول_در_نزد_خلیفه
روزی بهلول پیش خلیفه((هارون الرشید)) نشسته بود
جمع زیادی از بزرگان خدمت خلیفه بودند
طبق معمول، خلیفه هوس کرد سر به سر بهلول بگذارد. دراین هنگام صدای شیهۀ اسبی از اصطبل بلند شد
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

در راهروی هواپیما پیش می روم تا به صندلی ام برسم. جلوی من یک خانم عرب دنبال صندلی اش می گردد. مهماندار صندلی اش را به او نشان می دهد و می گوید: "اجلس!" به مهماندار هواپیما می گویم که ایشان خانم هستند و به جای اجلس باید بگوید "اجلسی"، مهماندار با بی اعتنایی می گوید: "خوب! اجلسی!" که یعنی "چه فرقی می کند حالا؟!"  
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 188 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

حکومت افغانستان رسما از پاکستان در سازمان ملل شکایت کرد. در این شکایتنامه آمده است که، از سازمان ملل متحد خواهان یک پاسخ جامع برای پایان بخشیدن به تجاوزهای پاکستان مطابق با قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل هستیم، جمهوری اسلامی افغانستان از اقدامات خلاف منشور سازمان نگران است و این اقدامات امنیت خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 192 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 210 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

پیرزنی هر هفته مبلغ شش هزار دلار به حساب خودش واریز میکرد. 
بعد از گذشتن چند سال توی ذهن رئیس بانک سوال ایجاد شد که منبع درامد این پیرزن از کجاست؟!
ریس بانک تصمیم گرفت سوال خودش رو از پیرزن بپرسه. هفته بعد پیرزن وارد بانک شد، رئیس بانک فورا به سراغ پیرزن اومد و سوال کرد : ببخشید خانم م
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 196 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

زن جوانی که شوهر میلیاردری داشت ، دچار سرطان کلیوی شد،
بعد از مدتی بستری از بیمارستان مرخص شد،
هنگامی که زنان همسایه و قوم خویش و دوستان جوانش  برای عیادتش می امدند در جواب همه انها که بیماری اش را میپرسیدند میگفت  ایدز  دارد. 
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 182 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

یک روز آموزگار از دانش‌آموزانى که در کلاس بودند پرسید آیا مى‌توانید راهى غیرتکرارى براى ابراز عشق، بیان کنید؟ 
برخى از دانش‌آموزان گفتند بعضی‌ها عشقشان را با بخشیدن معنا مى‌کنند. 
برخى «دادن گل و هدیه»
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد، شوهرش می گوید: «چرا؟ ما که زندگی‌ خوبی‌ داریم.»
از زن اصرار و از شوهر انکار، در نهایت شوهر با سرسختی زیاد می‌پذیرد، به شرط و شروط ها.!
زن مشتاقانه انتظار می‌کشد شرح شروط را: «تمام ۱۳۶۴ سکه بهار آزادی مهریه‌ات را باید ببخشی.»
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 199 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

غروب یک روز بارانی زنگ تلفن شرکت به صدا در آمد. زن گوشی را برداشت. آن طرف خط پرستار دخترش با ناراحتی خبر تب و لرز سارای کوچکش را به او داد. زن تلفن را قطع کرد و با عجله به سمت پارکینگ دوید. ماشین را روشن کرد و به نزدیک ترین داروخانه رفت تا داروهای دختر کوچکش را بگیرد. وقتی از داروخانه بیرون آمد، مت خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 195 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

یکی از گذشتگان تعریف می کند که روزی به همسرم گفتم که برای شب مهمان دارم و باید تا شب که از سر کارم برمی گردم همه چیز را آماده و مرتب کرده باشی و غذا درست کرده باشی شرمنده مهمانها نشویم .
همسرم گفت : چشم
ومن سرکارم در مزرعه رفتم و تا مغرب سخت کار کردم و به طرف خانه به راه افتادم ..
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 199 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 21:53

در افسانه ها آمده است که مخترع شطرنج، بازی اختراعی خود را نزد حاکم منطقه برد و حاکم اختراع هوشمندانه ی وی را بسیار پسندید؛ تا آن حد که به او اجازه داد تا هر چه به عنوان پاداش می خواهد، طلب کند. 
مخترع کم توقع! نیز خطاب به حاکم گفت: پاداش زیادی نمی خواهم قربان! دستور فرمایید
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 240 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1395 ساعت: 21:53

موسی خطاب به خداوند در کوه طورمیگوید:
اَرَنی ( خود را به من نشان بده)
خداوندمیفرماید:
لن ترانی ( هرگز مرا نخواهی دید)
برداشت سعدی:
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 179 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1395 ساعت: 21:53

ﻰ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻦ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑﺎﻧﺎﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑﺎﻥ
ﺗﻢ ﻣﻠﻰ ﺍﺳﺎﻧﺎ ﻪ ﺩﺭ ﺭﺋﺎﻝ ﻣﺎﺩﺭﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺭﻮﺭﺩﻫﺎﻯ
ﻋﺠﺐ ﻭ ﻏﺮﺒﻰ ﺷﺪﻩ، ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﺎﺭﻯ ﺮﺩ ﻪ ﻗﻠﺐ ﻫﻤﻪ
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻯ ﻋﺎﻃﻔﻰ ﺭﺍ ﻟﺮﺯﺍﻧﺪ .
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 215 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1395 ساعت: 21:53

مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود.

استادی از آنجا میـگذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست.
مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: "عجیب آشفته ام و همه چیززندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟ "
استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین را داخل نهر آب انداخ
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 216 تاريخ : يکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت: 3:52

در هوایت بی‌قرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب جان و دل از عاشقان می‌خواستند جان و دل را می‌سپارم روز و شب تا نیابم آن چه در مغز منست یک زمانی سر نخارم روز و شب تا که عشقت مطربی آغاز کرد گاه چنگم گاه تارم روز و شب ادامه مطلب خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 205 تاريخ : يکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت: 3:52

آهسته می شوید یگانه همسرش را

با آب زمزم آیه های کوثرش را

آهسته می شوید غریب شهر یثرب

پشت و پناه و تکیه گاه و یاورش را

تنها کنار نیمه های پیکر خود

می شوید امشب نیمه های دیگرش را

ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 206 تاريخ : يکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت: 3:52

خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 196 تاريخ : يکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت: 3:52

چکیده از جمله مباحث مهم جهت روشن شدن حقائق مذهبی و تقریب مذاهب و نیز رفع بسیاری از توهمات ـ که چه بسا منشأ برخی از منازعات قومی در جهان اسلام است ـ بررسی جایگاه و فضائل اهلبیت(ع) است. این مقاله، شخصیت و فضایل حضرت زهرا J را بر اساس توجهی که برخی آیات و سور به آن دارند و در قالب روایات معتبر و متعددی که در مهم ترین منابع اهل سنت آمده است، مورد بررسی قرار می دهد. واژه های کلیدی: حضرت زهرا(س)، اهل سنت، آیات، روایات، نقد و بررسی. خلاصه ای از زندگانی حضرت فاطمه(س) ادامه مطلب خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 208 تاريخ : يکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت: 3:52

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌کشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش درحال آویزان کردن رخت‌های شسته است و گفت:«لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالآ باید پودر لباس‌شویی بهتری بخرد.» همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.
ادامه مطلب
خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 190 تاريخ : يکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت: 3:52

پیرمردی که‌ شغلش ‌دامداری‌ بود‌، نقل‌ میکرد:‌‌‌‌‌ گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زاییده بود و سه چهار توله داشت و اوایل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچه هایش میرسید ، چون ‌آسیبی ‌به‌ گوسفندان‌ نمیرساند‌ وبخاطر ترحم‌ به‌ این ‌حیوان‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و‌ بچه‌هایش‌، او را بیرون ‌نکردیم‌، ولی ‌کاملا ا‌و را زیر نظر‌ داشتم‌. این‌ ماده‌ گرگ ‌به ‌شکار میرفت‌ و هر بار مرغی‌، خرگوشی ‌، بره‌ای شکار میکرد و برای ‌مصرف ‌خود و بچه‌هایش ‌می آورد‌. اما با اینکه ‌رفت ‌آمد ‌او از آغل‌ گوسفندان ‌بود، هرگز مت ادامه مطلب خدا و گنجشک...
ما را در سایت خدا و گنجشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amin91d بازدید : 201 تاريخ : يکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت: 3:52